داستان کوتاه جدید
جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند ولی دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده میشد.
جهانگرد پرسید : لوازم منزلتان کجاست ؟
زاهد گفت : مال تو کجاست ؟
جهانگرد گفت : من اینجا مسافرم !
زاهد گفت : من هم …
.
.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ساعت 15:6 توسط (با مرام)The creed
|
گفت :جبران میکنم!