داستان جدید و خواندنی"کیک زندگی" و "دفتر مشق کثیف"
داستان کوتاه “کیک زندگی”
پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح میداد که چگونه همهچیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم.
+ نوشته شده در سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۱ ساعت 0:32 توسط (با مرام)The creed
|
گفت :جبران میکنم!